متن قطعه : نسل رود
چشمان فتنه روشن از شب میشد اما
ما آیه آیه سورهی والفجر بودیم
مردابها انگیزه رفتن ندارند
ما غیرت سرچشمهها از نسل رودیم
دلهای ما شور حماسه داشت آنروز
حرف حسین آمد چه غوغایی به پاشد
هیهات منه الذله گفتیم و رسیدیم
دیدیم که ایران سراسر کربلا شد
بر دوش ما هست پرچم نصرُ مِنَ الله
سودای شیرین رسیدن در دل ما
فرمانده یعنی او که در اوج سیاهی
روشن شد از نور کلامش راه فردا
حلقوم ایران تشنه همبستگیهاست
امید دشمن ناامید از همت ماست
مثل نُه دی لحظهی برخواستنهاست
همت کن و برخیز امروز فرصت ماست
هر کس که بدخواه وطن باشد بداند
جز با غرور و غیرت ما روبهرو نیست
آسایش امروز ما یعنی بدانیم
رویای آبادی ایران آرزو نیست
بر دوش ما هست پرچم نصرُ مِنَ الله
سودای شیرین رسیدن در دل ما
فرمانده یعنی او که در اوج سیاهی
روشن شد از نور کلامش راه فردا
نظر یا سوال خود را بنویسید