نماهنگ بی پناه - مهدی رسولی
متن قطعه : نماهنگ بی پناه
من امدم بگم فقط که یه جوری شرمنده ام ازت که
چیزی برای گفتن ندارم ردم کنی تموم کارم
فقط بذار به حال زارم یکم ببارم می بینی بی تو کم آوردم
هر جا پیشم تو بودی بردم تو این شل.وغیا خودم رو به تو سپردم
میشه کمک کنی که نیمه جونم کاش همیشه به یاد تو بمونم
کاش یک نماز پشت سرت بخونم حال دلم رسید به جایی
که انگاری میاد صدایی صدای فاطمه است که داره
کنار مشک پاره پاره رو زخم صورت ابالفضل با گریه هاش مرهم می ذاره چه بی قراره
فاطمه زخماشو می بنده دشمن به گریه هاش می خنده
تیکه های تنش بمیرم به مویی بنده حالا یکی عمود به دست رسیده
یکی میگه که دستاشو بریده حرمله باز کمونشو کشیده
نظر یا سوال خود را بنویسید