متن قطعه : بی بی سلام ای همه هستی من فدات
بی بی! سلام، شب شده و كرده ام هوات گفتم یكی دو خط بنویسم كه از صفات كم كم زلال تر شوم و مثل آینه روحم جلا بگیرد و از بركت دعات این را به هوای کـربــلا پست کنم؟ یااین که به مشهدالرضا پست کنم...؟ یک نامه نوشتم ام برایت بی بـی این را به نشانی کـجـا پست کنم...؟ مثل پرنده ها بپرم سمت آسمان مثل فرشته ها بزنم بال در هوات... بانوی خوب من! چه خبر؟ از خودت بگو از زخم های كهنه تر از چادر سیات كه خاكی است و بوسۀ شلاق می خورد از آتشی كه شعله زد از گوشۀ ردات... مولا كجاست؟ زخم دلش را چه می كند آن شیر زخم خوردۀ صحرای عادیات؟ از من سلام و عرض ارادات و بندگی حتما ببر به خدمت چشمان مرتضات... ما را ملال نیست به جز دوری شما خوبند بچه هام ... به قربان بچه هات... جانم فدای زخم تو ای كاش پشت در زیر فشار خرد كننده، خودم به جات- بودم كه تازیانه و سیلی به من خورد تا از كبود فاجعه می دادمت نجات یا اینكه زهر شعلۀ آتش به من رسد خاكسترم بسازد و ریزد به خاك پات...
نظر یا سوال خود را بنویسید