در رثای حضرت علی اکبر(ع) - متفرقه

1081 مشاهده
متن قطعه : در رثای حضرت علی اکبر(ع)

ناگهان قلب حرم واشد و یک مرد جوان مثل تیری که رها می‌شود از دست کمان خسته از ماندن و آمادۀ رفتن شده بود بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود مست می‌آمد و رخساره برافروخته بود روح او از همه دل کنده به او دل بسته بر تنش دست یدالله حمایل بسته بی خود از خود به خدا با دل و جان می‌آمد زیر شمشیر غمش رقص کنان می‌آمد آمد آمد به تماشا بکشد دیدن را معنی جملۀ در پوست نگنجیدن را بی امان دور خدا مرد جوان می‌چرخید زیر پایش همۀ کون و مکان می‌چرخید بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد رفت از میسره از میمنه بیرون آمد آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه گفت: لاحول و لا قوه الا بالله مست از کام پدر زادۀ لیلا مجنون به تماشای جنونش همه دنیا مجنون مست از کام پدر زادۀ لیلا سرمست پیرهن چاک و غزل‌خوان و صراحی در دست آه در مثنوی‌ام آینۀ حیرت زده است بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است رفتی از خویش که از خویش به وحدت برسی پسرم چند قدم مانده به بعثت برسی نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد به تماشای نبرد تو خداوند آمد شعر حمیدرضا برقعی

پیشنهادات بر اساس دسته بندی یا مناسبت صوت
نظر یا سوال خود را بنویسید

در پاسخ به