
شرح دعای ۳۷ صحیفه سجادیه ( شکرگزاری ) - حجت الاسلام فرحزاد
متن قطعه : شرح دعای ۳۷ صحیفه سجادیه ( شکرگزاری )
1401-02-05 بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. دعای سی و هفتم در مورد شکرگزاری است که موضوع بسیار مهمی هم هست. ان شاءالله خدای متعال کمک کند که جز شاکرین باشیم. حضرت می فرماید که «اللهم ان احد لا یبلغ من شکرک غایه» هیچ کسی نیست که به حد اعلی شکر برسد یعنی در حد اعلی خدا را شکر کند، «الا حصل علیه من احسانک ما یلزمه شکرا» یعنی همین که ما می گوییم که الحمدلله الهی شکر که حد اعلی شکرگزاری را هم بکنیم باز لازم است که یک شکرگزاری جدید چون یک احسان جدید شامل حال ما شده است. یک تعبیر زیبایی امام هفتم دارند که می فرمایند که این الحمدلله و الهی شکر و شکر لله که می گویید از آن نعمتی که خدا داده است بالاتر است. فرض کنید که یک آب گوارا خوردید و می گویید که الحمدالله که این آب گوارا تمام می شود ولی الحمدلله است که می ماند. شکر ابدیت می ماند. لذا حضرت می فرماید که کسی که در حد اعلی شکرگزاری هم برسد شکر که می کند باز لازم می آید که یک شکر جدید کند و شکر جدید کند باز شکر جدید همین طور نمی تواند شکر کند الا این که حضرت می فرماید که فراز بعدی «و لا یبلغ مبلغ من طاعتک و ان جتهد» اگر هم کسی در حد اعلی طاعت و بندگی تو بکند و کوشش هم بکند «الا کان مقصرا» در حق خدا را ادا نکرده است و کوتاهی کرده است. «دون استحقاقک بالفضلک» الا این که فضل تو و کرم تو شامل حال او شده است. یعنی ما هم در طاعت خود کم می آوریم و هم در شکرگزاری خود کم می آوریم. بعد حضرت تعبیر عجیبی دارد «و اشکر عبادک عاجز ان شکرک» یعنی شکرگزارترین انسان ها بندگان تو از شکر تو عاجز هستند. حقیقت شکر را نمی توانند به جای بیاورند. خیلی تعبیر زیبایی است. آن کسی که از همه بیش تر شکر می کند آن کسی که عاجزتر است. «و اعبدهم مقصر ان طاعتک» آن کسی که از همه بیش تر طاعت می کند آن باز هم کوتاه است و طاعت او به اندازه خود او است و اندازه حق حق تعالی نیست. حالا راجع به شکرگزاری من چند تا نکته عرض کنم و این ایام هم متعلق به مولا امیرالمؤمنین(ع) هست که چند جمله ای عرض ادب به محضر داشته باشیم. ما واقعاً موضوع شکرگزاری که عموم مردم که یک عده خاصی را قبول داریم «قلیل من عبادی شکور» خود خدا فرموده است که عده کمی از بندگان من شکور هستند و شاکر هستند و سپاسگزار هستند و شیطان هم این خبر را به خدا داد که «و لا تجد اکثرهم شاکرین» من این بنی آدم را می شناسم که بیش تر آن ها شکرگزار نیستند. چه شکر خدا و چه شکر بندگان خدا. واقعاً بیاییم یک کمی روی این سرمایه گذاری کنیم که واقعاً یک کتابی یک خارجی نوشته است که معجزه شکرگزاری است. خیلی در دنیا صدا کرده است و خیلی ها می گویند که ما این کتاب را که خواندیم مشکلات حاد روحی و روانی و جسمی و ظاهری و باطنی ما حل شده است چون ما را به این دعوت می کند که به داده های خود نگاه کنیم و دعوت می کند که سپاسگزاری کنیم. به داده های خود نگاه کنیم حال ما صد و هشتاد درجه برمی گردد. ما در شکرگزاری خیلی ... هفتاد سال مادر کار می کند و پدر زحمت می کشد، رفیق، دوست، همسر، عزیزان، معلم و مربی و مسئولین خدوم و نه مسئولین خائن که ما همیشه ایراد می گیریم. خانم من صد بار غذا خوب درست کرده است ولی یک بار شور شده است، من آن صد بار را نمی بینم. بنده فرحزاد هزار سال در سمت خدا حرف خوب بزنم هیچ سروصدایی بلند نمی شود کافی است که یک سوتی بدهم، همان لحظه بعد در کل دنیا ایراد به من می گیرند و من را خرد می کنند. چرا ناشکر هستیم؟ این خانم هزار بار خوب عمل کرده است و این بار اشتباه کرده است و این پدر و مادر و مسئول و رفیق و دوست و معلم، ما این که خدا می فرماید که «لذلوم الکفار» نه کافر، کفار یعنی کسی که خیلی ناسپاس است. خدا خیلی تعبیر تندی برای ما آورده است «کتل الانسان» برای چه «ما اکبر» یعنی این چه قدر ناسپاس است. ..
نظر یا سوال خود را بنویسید