بررسي ريشه‌هاي نهضت عاشورا در نهج البلاغه 2 - حجت الاسلام حسینی قمی

برچسب ها
متن قطعه : بررسي ريشه‌هاي نهضت عاشورا در نهج البلاغه 2

بسم الله الرحمن الرحيم من اجازه مي‌خواهم اين شعر بسيار زيبايي که شما خوانديد به ياد شعر زيبايي از مرحوم دکتر رياضي يزدي افتادم خطاب به سيدالشهدا سلام الله عليه عرض مي‌کند بوي بهشت مي‌وزد از کربلاي تو اين بيت آخري که شما خوانديد بسيار شعر زيبايي بود بوي بهشت مي‌وزد از کربلاي تو * * * ‌اي صد هزار جان گرامي فداي تو رفتي به پاس حرمت کعبه به کربلا * * * شد کعبه‌‌ي حقيقي دل کربلاي تو ر هزار عمره و حج در طواف تو‌ * * * اي مروه و صفا به فداي وفاي تو با گفتن رضا بقضائک به قتل گاه * * * شد متحد رضاي خدا با رضاي تو ما را هم ‌اي حسين گدايي حساب کن * * * آخر کجا رود به جز اين در گداي تو بر خيز و باز بر سر ني آيه‌اي بخوان * * * اي جان فداي آن سر از تن جداي تو نيازي نيست ما تاکيد کنيم، به نظرم اين روزها و شب‌ها مردم همه‌‌ي شبانه روزشان را وقف دستگاه سيدالشهدا سلام الله عليه کردند خدا رحمت کند مرحوم آيت الله العظمي بهجت که از ايشان نقل مي‌شد در بعضي از خاطرات ديدم که استادشان مرحوم آيت عظمي غروي اصفهاني روضه‌اي داشتند، هفتگي خيلي از علما الآن هم رسم­شان است شب جمعه روز جمعه روز پنج شنبه روضه‌اي دارند فرمودند خيلي از شاگردان مي‌آمدند روضه‌‌ي اين استاد بزرگوار کساني مثل مرحوم آيت الله عظماي ميلاني و مظفر، مرحوم آيت الله عظمي بهجت و به اين استاد يعني مرحوم آيت الله عظمي غروي اصفهاني اصرار مي‌کردند که اجازه بدهيد خدمات اين روضه با ما باشد ايشان مي‌فرمودند که هر خدمتي مي‌خواهيد انجام بدهيد ولي دو خدمت روضه مال خودم است دم در مي‌نشستند کفش واردين را جفت مي‌کردند و همان کنار در هم يک سماوري گذاشته بودند و‌‌ چايي مي‌دادند و پذيرايي مي‌کردند افتخار کنند کساني که اين شب‌ها و اين روزها يک جور خدمتي مي‌توانند در‌‌ مجالس سيدالشهدا سلام الله عليه داشته باشند يک وقت اين خاطره را گفتيم شهيد بابايي رضوان الله عليه که دو سه هفته پيش هم خاطراتي از دوران تحصيل­شان در آمريکا و مقيد بودنشان به نماز اول وقت گفتيم ايشان در دوران جبهه در ميدان‌هاي نبرد بودند يک زماني فرصتي پيش آمده بود کاري در ميدان نبرد نداشتند از امام رضوان الله عليه اجازه گرفته بودند که در مجالس عزاي حضرت سيدالشهدا شرکت بکنند امام فرموده بودند به شرط اين که نيابت من را هم فراموش نکنيد، خدا رحمت کند علامه اميني رضوان الله عليه يک جمله‌‌ي تاريخي دارد مي‌گويد امام حسين آن چه داشت در راه خدا داد و خدا آن چه دارد به امام حسين مي‌دهد و خداوند همه چيز دارد، همه‌‌ي عزت‌ها و عظمت‌ها را به حضرت سيدالشهدا داده ما هر چه بگوييم حق آن مصيبت سنگين قطعا ادا نمي‌شود ما تمام شبانه روز اين که در زيارت است لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً به جاي اشک خون گريه مي‌کنم صَباحَاً وَ مَساءً من مي‌خواهم زود تر برگردم به بحث ام ولي اين جمله را بگويم فراوان هم عرض کردم امروز سوم محرم است عزيزان اين شب‌ها خيلي اشک ريختند ولي مي‌خواهم بگويم کاري نکرديم براي سيدالشهدا عليه السلام، در زيارت ناحيه‌‌ي مقدسه سلام‌هايي که به امام حسين مي‌دهيم معروف است اين سلام‌ها أَلسَّلامُ عَلَىA الشَّيْبِA الْخَضيبِ،A أَلسَّلامُ عَلَىA الْخَدِّA التَّريبِ،A أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِA السَّليبِ، ‌‌اين‌ها را شايد عزيزان زياد شنيده باشند با ترجمه‌اش هم آشنا هستند سلام بر آن بدن برهنه، سلام بر آن محاسن غرق خون سلام بر آن صورتي که روي خاک کوفته شد من باورم اين است اگر ما تا قيام قيامت گريه کنيم بر اين يک جمله‌‌ي زيارت ناحيه أَلسَّلامُ عَلىA مَنْA دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى يعني سلام بر آن آقايي که بدن‌اش روي زمين ماند و روستانشينان اطراف بدن‌اش را جمع کردند شايد پيش آمده باشد يک وقت يک کسي در محلي از دنيا مي‌رود در آپارتماني بوده کسي خبر دار نشده تنها بوده دو سه روز جنازه‌اش روي زمين مي‌ماند يک کسي خبر دار مي‌شود مي‌گويد اين غريب است کسي را ندارد پدر مادر، بياييم ما بدنش را جمع کنيم احترام کنيم در اين زيارت ما به سيدالشهدا سلام الله عليه عرض مي‌کنيم سلام بر آن آقايي که بدن‌اش روي زمين ماند يعني روستانشين‌هاي اطراف آمدند بدنش را جمع کردند اگر بني اسد نمي‌آمدند اگر امام سجاد عليه السلام نمي‌آمد و نمي‌فرمود يک قطعه بوريا بياوريد معلوم نبود اين بدن تا کي روي زمين مي‌ماند اگر ما تا قيام قيامت براي همين يک جمله زجه بزنيم عزيزان تصور نکنند ما حق امام حسين را ادا کرده­ايم أَلسَّلامُ عَلىA مَنْA دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى تا قيامت گريه کنيم کم است خدا رحمت کند مرحوم آيت الله عظمي آسد ابوالحسن اصفهاني ايشان در نجف بين نماز مغرب و عشا امام جماعت بودند در حصن اميرمومنان سلام الله عليه بين نماز مغرب و عشا فرزندي داشتند به نام مرحوم آسد حسن اين فرزند را سر بريدند در نماز پدر سر بريدند خيلي مصيبت سنگيني بود نگذاشتند ايشان خبر دار شود نماز عشا را خواندند رفتند خانه در حالات ايشان من مي‌ديدم نگذاشتند اين پيرمرد خبردار شود وقتي رفتند خانه به ايشان خبر دادند که بين نماز فرزند شما را کشتند از خادم آقا سوال کرده بودند که اين مرد بزرگ اين پيرمرد سيد بزرگوار چه حالي داشت آن شبي که داغ فرزند‌ش را ديد؟ خادم گفته بود من همين قدر به شما مي‌گويم شب نيمه‌‌ي شب در حيات خانه قدم مي‌زد و براي امام حسين روضه مي‌خواند و اين شعر را مي‌خواند..

پیشنهادات بر اساس دسته بندی یا مناسبت صوت
گنجینه های الهی

گنجینه های الهی

حجت الاسلام مومنی
صحبت درباه استغفار

صحبت درباه استغفار

سعید حدادیان
تفسیر موضوعی قرآن کریم

تفسیر موضوعی قرآن کریم

حرم حضرت فاطمه معصومه (س)
تفسیر قرآن کریم

تفسیر قرآن کریم

حجت الاسلام رفیعی حرم حضرت فاطمه معصومه (س)
احکام روزه برای مشاغل سخت

احکام روزه برای مشاغل سخت

حرم حضرت فاطمه معصومه (س)
سعادت دنیا و آخرت در شش کلمه

سعادت دنیا و آخرت در شش کلمه

حجت الاسلام مومنی حرم حضرت فاطمه معصومه (س)
نظر یا سوال خود را بنویسید

در پاسخ به