
سيره تربيتي انبياي الهي در قرآن کريم- حضرت ابراهيم و حضرت اسماعيل (عليهمالسلام) 14 - حجت الاسلام عابدینی
متن قطعه : سيره تربيتي انبياي الهي در قرآن کريم- حضرت ابراهيم و حضرت اسماعيل (عليهمالسلام) 14
بسم الله الرحمن الرحيم قرائت دعاي سلامتي امام زمان) انشاءالله از ياران و ياوران و بلکه سرداران حضرت باشيم به برکت اين ماه مهماني خدا و به برکت کريم اهلبيت اين تحفه و مدال سرداري حضرت در سينه همه ما بنشيند. در اول کلام يک حديثي از امام حسن کريم اهلبيت زمزمه کنيم، دارد که وقتي امام حسن (ع) ميخواست به نماز وارد شود، «اذا قام الي الصلاة» وقتي وضو ميگرفت ميخواست آماده نماز شود، رنگ حضرت ميپريد. از ايشان سؤال ميکردند: چرا حال شما منقلب شد؟ فرمود: ميخواهيم بر يک حقيقتي بار پيدا کنيم که هرچقدر انسان آن را بيشتر بشناسد، حال او نزارتر ميشود. در پيشگاه او ذليل تر ميشود. برايش ارتباط سختتر ميشود. در اين روايت شريف ميفرمايد: وقتي ميخواست به نماز وارد شود، «لَبِسَ أَجْوَدَ ثِيَابِهِ» (وسايلالشيعه/ج4/ص455) بهترين لباسش را ميپوشيد. وقتي از ايشان سؤال ميشد: چرا بهترين لباس را ميپوشيد؟ حضرت ميفرمودند: «إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ فَأَتَجَمَّلُ لِرَبِّي» خدا زيباست، زيبايي را دوست دارد و من براي خدا خودم را تجمل ميکنم، خودم را زيبا و آراسته ميکنم. «وَ هُوَ يَقُولُ» او فرموده «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» لذا دوست دارم بهترين لباسهايم را در بهترين لحظاتي که ميخواهم خودم را براي او آماده کنم، قرار بدهم. غير از اين ظاهر نشان ميدهد وقتي انسان با بهترين لباسش مراقبه اين کار را پيدا ميکند، اين مراقبه خودش حال محبت به خدا و انس با خدا را بيشتر ايجاد ميکند و فقط يک نگاه ظاهري نيست. انسان وقتي ميخواهد به مهماني بزرگي برود، وقتي ميخواهد يک جاي مهمي برود، سعي ميکند بهترين لباسهايش را بپوشد و از لباسش مراقبت ميکند تا خراب نشود و به آنجا برسد. چون دوست دارد به بهترين وجه خودش را نشان بدهد. لذا وقتي به نماز وارد ميشويم سعي کنيم اين سنت را رعايت کنيم. خود اين محبت ميآورد و رابطه محبت ايجاد ميکند. انشاءالله خداوند ما را بيشتر با کريم اهلبيت مأنوس کند و ايشان را بيشتر محبوب دل ما قرار بدهد. بحثي که در رابطه با حضرت ابراهيم(ع) داشتيم، تعبير مرحوم علامه طباطبايي که يکبار هم عرض کرديم تعبير زيبايي است که ايشان فرمود: سرگذشت ابراهيم يک دوره کامل از سير عبوديت است. يعني اگر عبوديت من البدو الي الختم را بخوانم ترسيم کنم، در قرآن کريم سيري که ابراهيم خليل طي کرده و تمام وقايعي که خدا ذکر کرده است، يک سير کامل از عبوديت است که مراحل مختلف اين مسأله را، هرکدام از اينها هم اشاره به يک منزل و مقام عظيمي دارد که خود اين منزل و مقام منازلي را تحت پوشش دارد. لذا ما تا کنون با ابراهيم خليل الرحمان منازل زيادي را ديديم که عبور کرده است و حسرتش بر جان ما نشسته است. ما ادعاي اين را نداريم که همراه شديم اما ميتوانيم ادعاي اين را بکنيم که وقتي ميبينيم ايشان عبور ميکند حسرتش بر دل ما هم هست، آرزويش بر دل ما هم هست که اي کاش ما هم اين توان را داشتيم و اين عزم را داشتيم و خدا به ما اين توفيق را ميداد که همراه شويم. همين دوست داشتن و همراهي خود مرتبهاي از همراهي است.
نظر یا سوال خود را بنویسید