در کار دو عالم ماند چون دل به یکی دادیم
حاج اکبر مولایی
شب جمعه بود مادرم میگفت
حسین طاهری
مظلوم وای
حسین طاهری
چادرت را روی دیده می گذارم
محمد طاهری
دست در دست حسن بود که بیرون آمد
حسین طاهری
ذکر حسین
محمد طاهری
تا به حالا کشیده خوردی
محمد طاهری
مظلوم حسین
محمد طاهری
اینجا کربلا اینجا نینوا
حسین طاهری
بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری
حسین طاهری
عالم و آدم بنده ی درگاه دولت زهرا
حسین طاهری
روضه می خونم با چشم تر مادر
محمد طاهری
کل دقایق به یادت می شماریم
محمد طاهری
روضه امام حسن علیه السلام
محمد طاهری
حسین وای
حسین طاهری
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
حسین طاهری