سخنرانی شب پنجم محرم
نامشخص
افتاده کار باز به دست کریمان
امیر حسینی
هفت پشتم به سر سفره ی آل حسن است
امیر حسینی
روضه شب پنجم
امیر حسینی
عمو جون زخم و خاک و خون رو دست روته
امیر حسینی
واویلا زیر دست و پاها تاریکی شد
امیر حسینی
شلوغه قتلگاه صدا نمیرسه
امیر حسینی
با این همه جراهت عموم تمومه کارش
امیر حسینی
روضه شب پنجم
امیر حسینی
همه منتظرن مادرش برسه
امیر حسینی
ریانبن شبیب تو کربلا پیچیده بود بوی سیب
امیر حسینی
منم صدای حسن فدایی ثارالله
امیر حسینی
چون باد در حرارت دشت و دمن دوید
امیر حسینی
به آه مبتلا شود
امیر حسینی
بنا بوده توی عالم فقط عباس قمر باشه
نامشخص
تا باشم سمت تو مایلم
نامشخص
قسم روی لب ارمنیا نو همه دار و ندار منیا
نامشخص
حسنیا پر شدن از تغزل و حماسه
امیر حسینی